دوشنبه، دی ۰۶، ۱۳۸۹

دکتر کریم قصیم. مشکلات برطرف شده

                     ”مشكلات برطرف شده...”
                          (  سابقه و منابع آلودگي فزاينده هواي تهران )
كريم قصيم

  « بسياري از مشكلات تهران, به ويژه ترافيك نسبت به سالهاي گذشته برطرف شده است» - كرباسچي, شهردار وقت تهران, آبانماه 74, درگفت و گو با خبرنگاران خارجي


               

توضيح: از عمر اين گزارش فشرده كه مي خوانيد 15 سال مي گذرد. يكي از متون داخلي است كه كميسيون محيط زيست شوراي ملي مقاومت درسال 74جهت اطلاع مسئولان شورا تهيه كرده بود. اكنون اين متن, با تغييرات جزئي و عنوان تازه, انتشار بيروني مي يابد تا هموطنان در جريان قرار گيرند كه  بحران كنوني و مرگبار آلودگي هواي تهران و ديگر شهرهاي بزرگ ايران صرفاً به وضعيت وخيم  امسال و تراكم سموم ناشي از بنزين زير استاندارد فعلي برنمي گردد. «مشكل» عمدتاً زاده دوران ولايت فقيه و بخصوص سابقه دار دهه هاي سياه « ولايت خامنه اي» است. اكنون پَسگازهاي مصرف «بنزين آخوندي» درجه آلودگي هواي شهرها را در ظرف مدت كوتاهي  به شدّت بالابرده و هواي سمّي باعث مرگ دهها هزار نفر طي ماههاي اخير شده است.  ولي سابقه آلودگي شديد هواي تهران به قدمّت دوران خامنه اي و ناشي از بي كفايتي مزمن دولتها  در حل مشكلات مربوطه است. سال 72 اولين بار يك هيأت از كارشناسان ملل متحد درسفري به تهران اعلام كردند به لحاظ درجه ي آلودگي هوا «تهران آلوده ترين شهر جهان است».
هرسال چندهزار نفر به همين علت جان خود را از دست مي دهند.  اين پرونده تخريب و جنايت زيست محيطي رژيم سال به سال قطورتر شده و , شوربختانه, مرگ و مير ناشي از اين آلودگيها مرتب افزايش يافته. نه تنها امسال, بلكه دو دهه است كه آلودگي هواي تهران به واقع فاجعه از پيش اعلام شده اي بوده است. مسئوليت فجايع بي حد و اندازه, خسارات و لطمات بي شمار انساني و تخريب محيط زيست و هواي شهر و هستي دو نسل و دهها ميليون هموطن ساكن تهران و ديگر شهرهاي بزرگ بر دوش كل نظام خامنه اي و ”مسئولاني”  چون  رفسنجاني, خاتمي و البته پاسدار- لومپني چون احمدي نژاد و سركرده هاي زير مجموعه اينها بوده و هست.  روزي نه چندان دور  بايد جوابگوي ملت ايران و به ويژه شمار كثير مرگ و ميرها و آسيب ديدگان باشند.
اكنون و امسال با تكرار و تشديد فوق العاده آلودگي مرگبار هواي شهرها مواجه هستيم. بحران مزمني كه در طول دودهه و نيم گذشته= و نيز اكنون و امسال- , درواقع  ناشي از رويكردها و عدم رسيدگيهاي لازم دولتها بوده است, دولتهاي نظام قرون وسطايي ولايت فقيه. نظام غارتگر دغلكار و وحشي كه مخرّبتر از هر اشغالگرخارجي  منابع انساني ملت(نسل جوان) را به صلابه كشانده, محيط زيست ايران - اعم از آب و خاك و جنگل و هوا...  را در آتش تخريب و آلودگي, به نيستي سوق داده است.

                                           #   #    #

  سابقه آلودگي هواي تهران به نيمه دوم دهه پنجاه برمي گردد. مهاجرتهاي مداوم روستائيان به شهرها و افزايش سريع جمعيت تهران, افزايش  شمار اتومبيل شخصي, ماشينهاي باركشي و انواع موتور سيكلت – درعين حال استفاده از موتورهاي شديداً دودزا و بنزين سرب دار - ,  بالارفتن تعداد كارخانه هايي كه بدون هرگونه بررسي و كنترل زيست محيطي در داخل و حاشيه شهر مستقر مي شدند( به طورعمده در نوارغربي و جنوب غربي تهران), گسترش استفاده از وسائل خانگي نفت و گازوئيل سوز و .... رفته رفته هواي شهر تهران را سنگين كرد و به آلودگي كشاند.
مدتها پيش از آن كه محافل علمي داخلي و مراجع بين المللي به روند پيشرونده آلودگي هواي تهران توجه دهند, مردم , به تجربه روزمره خود در ترافيك سنگين شونده و تنفس هواي رفته رفته آلوده , عوارض «مشكل جديد» را حس كرده, بخصوص «مسأله ترافيك» سر زبان مردم افتاد. كارشناسان ايراني و اساتيد دانشگاهي هم شروع كردند به هشدار دادن و گزارش وضع آلاينده ها و آلودگي فزاينده هواي تهران.
 با اين حال, طرح وسيع اين معضل در رسانه ها و مطبوعات داخل اولين بار درپي سفري صورت گرفت كه اواخر تابستان سال 72توسط يك گروه علمي مركب از كارشناسان  بانك جهاني و سازمان بهداشت جهاني به تهران انجام دادند.
به دنبال اين سفر بود كه رسماً اعلام شد به لحاظ آلودگي هوا از نظر متخصصان بين المللي « تهران آلوده ترين شهر جهان است». اين ارزيابي تكان دهنده بود و توجه افكارعمومي را بيش از پيش برانگيخت. شايد درستر آن باشد كه وضعيت آلودگي هواي تهران و برداشت افكار عمومي را , به طور فشرده , با ذكر نقل قولهايي از مطبوعات و ”مسئولان” توضيح دهيم:
  « آمار پزشكي قانوني تهران حكايت از روند فزاينده مرگهاي زودرسي مي كندكه مستقيماً ناشي از افزايش برخي آلاينده ها در هواي پايتخت, به ميزان 10 الي 20 برابر استانداردهاي تعيين شده از سوي سازمان بهداشت جهاني است.» 1
مقاله ديگري , خبر فوق را تكرار و چنين نتيجه مي گيرد:
  « طبق گزارشهاي پراكنده پزشكي قانوني, مرگ زودرس در تهران غوغا مي كند» 2

درآن دوره تقريباً در كليه روزنامه هاي معروف داخل گزارشها و مقاله هايي راجع به وخامت وضع هواي تهران به چاپ مي رسد, ولي هيچ بررسي علمي و پژوهش مستند و آماري به طور وسيع در دسترس مردم قرار نمي گيرد. در مورد آمار و ارقام درست و قابل اتكاء نيز  هيچ مقام مسئولي دقيق به روشنگري نمي پردازد. كسي جوابگوي مشكلات نيست. تنها متن جدّي از آن زمان در باب آلودگي هواي تهران, كه به زودي شهرتي در افكارعمومي علاقمند به موضوع كسب كرد, يك جمع بندي فني و تخصصّي ( البته نه سياسي- اداري) است كه اواخر ديماه 72 توسط « گروهي از پزشكان متخصص, جامعه شناسان, دست اندركاران مطبوعات و رسانه هاي گروهي, كارشناسان محيط زيست و...», تحت عنوان « بيانيه هواي تهران- 72 », خطاب به ”هموطنان عزيز و شهروندان گرامي” انتشار يافت كه هشداري رك و روشن در بر داشت:
  « طبق اندازه گيريهاي انجام شده, بسياري از شاخصهاي آلودگي هوا در تهران به چندين برابر حداكثر مجاز خود رسيده و سلامتي ساكنان تهران را به حدّ نگران كننده اي در معرض خطر قرار داده است.» 3
درجاي ديگر به آمار و ارقام و برخي مطالب ديگر اين « بيانيه» مهم اشاره خواهيم كرد. فعلاً به مرور تقويمي مواردي از نظرات منتشرشده در آن زمان ادامه مي دهيم. يك استاد اقتصاد دانشگاه مي نويسد:
  « آلودگي هوا... به تدريج همانند امراض سهمگين چون وبا و طاعون, وضع بسيار نگران كننده و وحشتناكي به وجود آورده است. سكته هاي قلبي, سرطان پوست و ريه, تنگي نفس, خارش پوست, كم اشتهايي و سردرد, و مهمتر از همه نارحتيهاي روحي و رواني... و طبق نوشته روزنامه ها مرگ زودرس هم در تهران افزايش چشمگيري پيدا كرده است. اما مسئولين تنها به دادن هشدار و توصيه به بيرون نيامدن از خانه اكتفا كرده اند.»4

نويسنده سطورفوق درضمن مقاله اش يادآوري مي كند كه موضوع « آلودگي هواي تهران» را به عنوان درس ترم تحصيلي و سمينارهاي اقتصادي براي دانشجويان برنامه ريزي كرده است زيرا خسارات وارده از اين بابت سر به ميلياردها مي زند و « خطركشنده و بالفعل آلودگي هوا... دشمن شماره يك جامعه است»!
درشماره مهر- آبان73  مجله پيام امروز هم مقاله اي با پرسش « نبايد از اين شهر فراركرد؟ » چاپ مي شود. نويسنده مطلب مكررّ اظهار نگراني مي كند:
  « تهران به لبه پرتگاه حيات قرار گرفته است, اما كسي به فكر آن نيست.»
دو ماه بعد حتي روزنامه كيهان نيز, تحت عنوان « هشدار, آلودگي هواي تهران از مرزبحران مي گذرد»  به همين موضوع حادّ مي پردازد.
مقارن اين احوال است كه بالاخره مسأله به جلسات مجلس رژيم مي كشد و عاقبت يك طرح به نام « نحوه جلوگيري از آلودگي هوا» در جلسه روز 13 آذر 73 مورد بحث قرار مي گيرد.
در اواخر ديماه 73 « همايش بزرگ مبارزه با آلودگي هوا» تحت عنوان «دل درهواي پاك» , به مناسبت سالگرد انتشار همان « بيانيه هواي تهران-72» برگزار مي شود. جالب آنست كه مسئولان تراز اول محيط زيست كشور و تهران, بخصوص كسي كه در جريان بحث يكساله بيش از هر مقام ديگري مخاطب انتقادات بوده ( كرباسچي, شهردارتهران), جملگي در اين همايش به عنوان صاحب مجلس پشت تريبون رفته, خود تندترين سخنها را در شرح مصيبت آلودگي هواي تهران بر زبان مي آورند. در گزارش مطبوعات از اين همايش و سخنرانيها چنين مي خوانيم:
  « آقاي منافي, رئيس سازمان حفاظت محيط زيست [ومعاون رفسنجاني]... علت اصلي آلودگي هواي شهرهاي بزرگ ايران و به ويژه تهران را , عدم برنامه ريزي و مديريت صحيح سازگار با اصول شهرسازي دانست.» 5 
مسئول بعدي, مهندس سيادت موسوي, معاون حمل و نقل و ترافيك تهران چنين مي فرمايد:
  « آلودگي هواي تهران, متأسفانه, افزايش يافته و ميزان گازهاي خطرناك در هواي اين شهر در برخي روزها تا 90 برابر حدّ مجاز است و اين آلودگي زندگي همه و به ويژه كودكان را در معرض خطر جدّي قرارداده است.» 6
و... كرباسچي, شهردار وقت تهران, پيچ ”انتقاد” را بالاتر مي كشد و از  ديگر” مسئولان” سبقت مي گيرد:
  «آلودگي هواي تهران از مرز خطرگذشته و خونها و جانهاي مردم را هدف قرار داده است. امروز ديگر بحث هشدار و اخطار نيست, بحث حفظ دماء و انفس مسلمانان است.» 7

البته معناي موضعگيريهاي « مسئولان» روشن بود: اين حرفها از يك سو مصرف خارجي داشت, مي خواستند ”مواضع” را به رخ ملل متحد بكشند و كمكهاي مالي و كارشناسي مربوطه را دريافت كنند, واز سوئي مصرف داخلي, كه خودشان سكاندار «نقد و اصلاح» بمانند و به جناح مقابل فشار آورند ولي در عين حال نگذارند « غيرخوديها» و بخصوص دانشگاهيان دلسوز وارد صحنه شوند و در يك موضوع حادّ مدني َعلَم انتقاد را به دوش كشند. وگرنه كه مي بايست ابتدا حساب حيف و ميل در بودجه هاي مترو, تخريب و نابودي چنارهاي تهران و « ُبرجسازيها» ي بي رويه ولي سود آور, يا انبوه كارهاي نكرده را به مردم انگشت به دهان پس مي دادند و مسئوليت بحران و تخريب و آلودگي در حوزه كاري خود را به دوش مي گرفتند. نخير, آنها دريده از آن بودند كه خود به انتقاد كننده تبديل نشوند!
چندي بعد, طرح قانون « نحوه جلوگيري...» در مجلس آخوندي تصويب و پس از تغييراتي توسط شوراي نگهبان در تاريخ 27 ارديبهشت 74 به امضاي رفسنجاني رسيد و ابلاغ شد. از اين به بعد ديگر كسي آن انتقادها و خواسته هاي تند وتيز را از دهان « شهردارتهران» نشنيد, برعكس.

منابع اصلي آلودگي هواي تهران
مهمترين منشأ آلودگي هواي تهران و ديگر شهرهاي بزرگ, فرآيندهاي سوخت فسيلي, به ويژه احتراق و سوخت ناقص نفت و بنزين و گازوئيل و گاز و ذغال سنگ و... است. از آن جا كه بيشترين حجم و مقدار مواد سوختي توسط خودروها – اعم از اتومبيلهاي شخصي/ دولتي, اتوبوس, تاكسي, باركشها / تريليها , موتورسيكلت و... مصرف مي شود و درضمن, بنا به بررسيهاي گوناگون, كهنه ترين تكنولوژي و فرسوده ترين موتورهاي محرّكه نيز در همين گروه هستند, بنابراين بيشترين حجم و مقدار پس گازهاي آلوده ( مركب از اكسيدهاي كربن, هيروكربنهاي نسوخته, اكسيدهاي ازت, اكسيدهاي گوگرد, سرب, ذرات معلق و...), يعني حدود 70- 80 درصد آلودگيها,نيز از همين منبع وارد هواي تهران مي شود. بعد كارخانه ها و گازهاي خروجي صنايع هستند كه قريب 20 درصد آلودگيهاي تهران را به وجود مي آورند و در مرحله سوم نيروگاهها و وسايل خانگي هستند كه حدود 10 درصد آلودگي را موجب مي شوند:
  « درحال حاضر بيش از 3 ميليون خودرو داراي نقص فني در تهران مشغول آلوده كردن هواي تهرانند.» 8
دروهله نخست شمار ميليوني خودروها جلب توجه مي كند, ولي بايد درنظرداشت كه تعداد خودروها در تهران در قياس با اكثرشهرهاي پرجمعيت دنيا(در غرب) نسبتاً پائين است. مثلاً در لوس آنجلس (سال 72) با جمعيتي حدوداً به اندازه تهران بزرگ (14 ميليون) بيش از ده ونيم ميليون خودرو درحركت اندو با وجود اين از نظرآلودگي هوا وضعش به مراتب بهتر از تهرانست. بنابراين, دركنارتعداد خودروها در تهران, مي بايد به داده هاي مهم ديگر هم توجه داشت:
·       تكنولوژي كهنه خودروها - بررسيهاي مكرر نشان داده اند بيش از 90 درصد از ناوگان خودروهاي تهران موتورهايي دارند با تكنولوژي كهنه 30 ساله. اين اتومبيلها كه حتي نو و صفركيلومترشان نيز به لحاظ ايمني, نوع احتراق و مصرف سوخت و ديگر مشخصات فني در استانداردهاي ترافيك مجاز (درغرب) بكلي از دور خارج مي شدند. اهل فن نوشته اند:
 « به طوريقين اگر روش معاينه فني كشورهاي پيشرفته در مورد اتومبيلهاي قديمي و حتي نو دركشورمان اجرا شود,هيچ يك از اين خودروها درآزمون موفق نخواهندشد.» 9
·       فرسودگي بيش ازحدّ خودروها – استانداردهاي جهاني عمرمفيد اتومبيل سواري را به طور متوسط 8 سال (معادل 160هزاركيلومتر) مي دانند, درحالي كه اكثر خودروهاي تهران قريب دوبرابر اين ميزان كار كرده اند و به همين نسبت نيز وضع احتراق موتور, ضريب توليد گازهاي آلاينده آنها بدتر و بيشتر است.
·       مصرف بنزين سرب دار - سالهاست كه در اغلب ممالك پيشرفته بنزين بي سرب به بازار آمده و از اين نظر گام مهمي در جهت پاكيزه كردن هواي شهرها برداشته شده است. اما درايران: «ميزان سرب دربنزين بسيار بالاست. همين طور درصد گوگرد در سوخت ديزل هم فراتر از استانداردهاي بين المللي است.» 10
·       سفرهاي شهري زياده از حدّ – برآوردشده كه در تهران هروسيله نقليه روزانه 40 الي 50 كيلومترپيمايش و تردد دارد. يكي از شاخصهاي نابساماني وضع شهر و ترافيك تهران همين شمار فوق العاده سفرهاي شهري است. البته نابساماني اقتصادي/ اجتماعي, آشفتگي و تعدد غيرعادي مراكز اداري, چند شغله بودن ناگزير شمار كثيري از شهروندان و فاصله هاي زياد ميان محل كار و محل زندگي و سرويسهاي گوناگون شهري... مي تواند علل پيمايش غيرعادي خودروها را نشان دهد, ولي نتيجتاً  از نقطه نظر تراكم آلودگيها مشكل آفرين است. دولتها و مسئولان ممالك پيشرفته دنيا پيوسته كوشيده اند امكانات حمل و نقل و ترافيك عمومي شهري را در جهت كاهش تردد موتوريزه و كم كردن شمار سفرهاي شهري سازمان دهند(غيرمتمركز كردن اداري,گسترش شبكه مترو- قطارهاي شهري, گسترش خطوط اتوبوس, مسيرها و امكانات تردد با دوچرخه و...). وضع و اجراي قوانين و طرحهاي كنترل و كاهش آلودگيهاي شهري- ازجمله آلودگي هوا- پيوسته ميزاني براي پيشرفت و ترقي شهرها بوده است. در ايران وضعيت اين پارامترها معكوس شده:
  « كل سفرهاي شهري درتهران تخميناً روزانه5/ 17 ميليون سفرشهري است.»11
البته به رقم مزبور بايد سفرهاي انجام شده توسط 700 هزار موتورسيكلت را هم, كه روزانه حدود 3 ميليون سفر شهري مي شود, افزود:
  « در تهران 400 هزار موتورسيكلت مجاز تردد مي كند – كه گفته مي شود اگرتعداد موتورهاي غيرمجاز را نيز به اين رقم بيافزاييم, اين رقم به 700 هزار بالغ مي شود.» 12

·       فقدان مهندسي ترافيك – مهندسي ترافيك يعني برنامه ريزي, طرّاحي و بهره برداري از شبكه ارتباطات شهري- بين شهري, ترمينالها و اراضي مجاورآنها, ارتباط سيستمهاي مختلف حمل و نقل با هدف دستيابي به حركت و جابه جايي سريع و سالم, با صرفه و راحت انسان, كالا و اطلاعات در عرصه شهر, بين شهرها و كل كشور. متأسفانه مهندسي ترافيك در ايران نقش ناچيزي داشته است:
   « سهم مطالعات ترافيك در مطالعات طرح جامع شهرسازي ما تاكنون كمتر از 5 درصد بوده است. استانداردجهاني اين سهم را به طور متوسط 30 درصد و حتي در موارد ويژه تا 70 درصد تعيين كرده است... تهران به خاطرشرايط نامطلوب سامانه ترافيك و رفت وآمد شهري تاكنون در تمام جهان به عنوان شهري بيمار شهرت يافته است.» 13
كاستي مهندسي ترافيك شهري عواقب سنگين دارد. يكي از اينها مشكل معروف «ترافيك سنگين تهران» است, با راهبندانها, آشفتگيهاي مزمن شبكه رفت و آمد شهري, اتلاف شديد سوخت و تراكم پس گازهاي سمّي.

حال اگر به پنج پارامتر مهم فوق الذكر, علل دوام و حتي وخامت آنها توجه كنيم, درمي يابيم كه موجب اصلي آلودگي هواي تهران و ديگر شهرهاي بزرگ ايران همانا درسياست و فقدان سرمايه گذاريهاي لازم, در نبودكفايت / مديريت/ الگوي كار, در نوع اقتصادشهري... دريك كلام در دولت و نظام و سمتگيري بينش و روش كاري آن نهفته است.
[ تصميم براي توليد ”شبه بنزين” كنوني نيز از همين نظام/دولت و سياستهاي مربوط به سرمايه گذاريها و الويّتهاي آن ناشي شده] 

آلاينده هاي اصلي هواي تهران- مقايسه با استانداردهاي بين المللي
بررسيهاي دقيق ممالك پيشرفته مي گويند در هواي شهرهاي بزرگ حدود هزار ماده ناسالم براي بيولوژي انسان وجود دارد كه از بين آنها پنج ماده به طور مرتب كنترل مي شوند, زيرا جزو شناخته شده ترين و البته خطرناكترين گازها و مواد رايج در هواي آلوده هستند.  براساس برآوردهاي انجام شده در تهران ميزان انتشار روزانه  اين آلاينده ها توسط پس گاز خودروها به صورت زير است:

نام ماده آلاينده                 آمار مجله پيام امروز/مهروآبان73             آمارروزنامه رسالت14 آذر73
مونو اكسيد كربن                        - , 3000  تُن         - , 5200 تن
اكسيدهاي ازت                     120  تن                 183  تن  
هيدروكربنها                  450 تن                  750 تن
دي اكسيد گوگرد               30 تن              432 تن
سرب                      2 تن                     5 تن


ما آمار و ارقام فوق را عمداً به نقل از دو منبع مطبوعاتي تقريباً همزمان ذكر كرديم كه در ضمن اغتشاش و اختلاف فاحش در اين موارد را هم نشان دهيم. قدرمسلم آنست كه اين آمارها جمگلي بر اندازه گيريهاي نمونه وار و يا برداشتهاي تخميني مبتني هستند. همان طور كه در ستون مربوط به «پيام امروز» ارقام كمتري مي بينيم, مي توان به كيهان, مثلاً مورخ 5 دي73 مراجعه كرد و آمار سنگينتري نسبت به ستون روزنامه رسالت يافت! جالب است كه خود اين اعداد و ارقام ستون « رسالت» نيز عينهو رونويسي از آماري است كه در آن «بيانيه هواي تهران- 72» آمده بودند و دست كم يك سال كهنه اند! تنها پس از مدتها مطالعه و مرور مجموعه روزنامه هاي رژيم و بررسي و مقايسه آنها با متون جدّي تر مي توان حدوداً به ميانگينهاي قابل اتكا دست يافت. در مورد ميزان انتشار روزانه آلاينده هاي مهم هواي تهران, ما ارقام و توضيحات همان «بيانيه» را مبنا مي گيريم و كمي خلاصه مي آوريم:
  « هر روز در شهر تهران متجاوز از هشت ميليون ليتر بنزين و دو ميليون ليتر گازوئيل به صورت ناقص ... به وسيله وسائل نقليه سوزانده مي شود... طبق اندازه گيريهاي انجام شده در تهران تراكم گاز مونو اكسيد كربن به كرّات به حدّ 50 جزء در ميليون(PPM )مي رسد ,در حالي كه بر اساس معيارهاي سازمان بهداشت جهاني بالاترين حدّ مجاز اين گاز 9 جزء در ميليون جزء هواست. حداكثر مجاز هيدروكربنها نيز كه از ديگر شاخصهاي آلودگي هواي شهري هستند و به صورت دودي آبي رنگ از اگزوز موتورسيكلتها و اتومبيلهاي سواري خارج مي شود 24/0 PPM  براي متوسط 3 ساعت و 05/0 PPM براي متوسط ساليانه اعلام شده است. اما درتهران, متأسفانه اين رقم تا 9/22 جزء درميليون, يعني بيش از 90 برابر حدّ مجاز بالا رفته است. همين طور است آمار در دسترس براي آلاينده هاي خطرناك ديگر, مانند سرب, اكسيدهاي گوگردو ازت, ماده سرطانزاي بنزول. دراكثر موارد ارقام از محدوده قابل تحمل براي زندگي انسان بسيار فراتر رفته است...
در بين انواع آلاينده هاي هواي شهري كه برقلب و سيستم گردش خون اثر مي گذارند, مونو اكسيد كربن آثار و عواقب آشكارتري نشان داده است... اين گاز 200 برابر سريعتر از اكسيژن با هموگلبين خون تركيب مي شود, توليد كربوكسي هموگلبين مي كند و نه تنها با اتصال به هموگلبين مانع از چسبيدن اكسيژن بدان مي شود, بلكه مانع آزادشدن اكسيژن از اكسي هموگلبين باقيمانده نيز مي شود.... حوادث عروقي نظير انفاركتوس قلبي افزايش مي يابد.....»

اين بيانيه به تاريخ ديماه 72 انتشار يافت و يك سال بعد, چنانچه در ابتداي اين گزارش آورديم, به شهادت مواضع ”مسئولان” مربوطه وضع وخيمتر شده بود! ظاهراً همين وخامت موجب تدوين و تصويب و ابلاغ « قانون نحوه جلوگيري از آلودگي هوا» در ارديبهشتماه 74 بود. اما مطالعه مفاد قانون مذكور نشان مي دهد كه به لحاظ نتايج قابل انتظار , قانون مذكور َسقط شده به دنيا آمده است. چرا كه نه به بنيادهاي وضعيت فوق توجهي دارد, نه راه حلّي براي رفع مشكلات موجود – تكنولوژيهاي كهنه, خودروهاي فرسوده, سوخت پست بد كيفيّت و....-  ارائه مي دهد. تازه معلوم نيست اين قانون در چه زماني آييننامه اجرايي پيدا مي كند. فعلاً تصويب اين « قانون» بيشتر فايده تبليغاتي داخلي ( مشغول كردن مردم ناراضي) و نيز مصرف خارجي دارد (دريافت ”تسهيلات ارزي برنامه زيست محيطي ملل متحد”).
تأمل انگيز است كه بلافاصله پس از تصويب و ابلاغ آن, ناگهان گزارشها و نوشته هاي انتقادي و آمار و ارقام مربوطه بكلي از صفحات مطبوعات و گزارشهاي رسانه ها رخت بربستند. هنوز يك ماه از اين ماجرا نگذشته, « رياست عالي سازمان محيط زيست كشور» يعني شخص هاشمي رفسنجاني , رئيس جمهور وقت رژيم, افاضه كلام نمود كه :
  « دولت توانسته است با اجراي طرحهاي مختلف [؟] , با كنترل صنايع مزاحم و مخرّب زيست, با جايگزيني نوع سوخت و ايجاد فضاي سبز, علاوه بر كاهش آلودگي, درمصرف انرژي و سرمايه هاي ملي نيز صرفه جويي كند....» 14

چند ماه بعد, كرباسچي شهردار وقت تهران هم , به همان رويه رئيس اش, اين بار با خبرنگاران خارجي به گفت و گو نشست و از «برطرف شدن مشكلات »حكايت گفت:
  « بسياري از مشكلات تهران, به ويژه ترافيك نسبت به سالهاي گذشته برطرف شده است ... طي سالهاي اخير بخش قابل توجي از منابع آلوده كننده هواي شهر, شامل كارگاههاي صنعتي, تحت كنترل قرار گرفته است....» 15

اما همان موقع نيز دم خروس از لابلاي مطبوعات خودشان ديده مي شد:
  « امروز تهران از جمله شهرهايي است كه از بسياري دود ودم و آلودگي هوا حتي توقف كوتاه در آن نيز تندرستي را به خطر مي اندازد.» 16

« كارشناسان محيط زيست مي گويند آلودگي هواي تهران شدّت يافته است. » 17
  ادامه دارد
ضميمه
ارگانهاي مسئول در رابطه با آلودگي هوا و ترافيك تهران:
رياست عالي سازمان محيط زيست كشور: رياست جمهوري وقت جمهوري اسلامي
سازمان حفاظت محيط زيست
شهرداري تهران
معاونت حمل و نقل و ترافيك شهرداري تهران با سازمانهاي زيرمجموعه اش:
-      سازمان حمل و نقل و ترافيك تهران,
-      سازمان مديريت و نظارت بر تاكسيراني تهران,
-      سازمان ترمينالها,
-      ستاد مركزي معاينه فني خودروها,
-      شركت كنترل ترافيك تهران,
-      شركت واحد اتوبوسراني تهران و حومه,
-      پروژه اتوبوس برقي,
-      شركت علائم راهنمايي و فني ايران,
-      شركت كيفيت هواي تهران,

منابع و توضيحات
1- از مقدمه گزارش تفصيلي مندرج در ماهنامه ”صنعت حمل و نقل” ديماه 72 , تحت عنوان « رودرروي مرحله اخطار».
2- مقاله « زندگي در تهران به سمت ناممكن مي رود», مجله ” جامعه سالم”, شماره 14,  اسفند72,
3- همان جا, ماده دوم از بند يك بيانيه,        
4- يك استاد دانشگاه, روزنامه سلام, 10 ارديبهشت 73, 
5- اطلاعات, 24 ديماه 73,
6-  همان جا, 6و7
8- روزنامه همشهري, 4 دي 72, بگذريم كه آمار و ارقام در ايران خود باب خاصي دارد! يك سال بعد آن رقم 3 ميليون خودرو   به رقم ديگري , در روزنامه متفاوتي, تبديل شد:
  « درشهر تهران حدود 2 ميليون ماشين و 400 هزار موتورسيكلت وجوددارد.»- كيهان,5 دي 73,
9- ماهنامه صنعت حمل ونقل, شماره 125/1372 ص 73,
10- همان جا, ص 7,
11- همان جا,
12- كيهان, 5 دي 73,
13- همشهري, 18 آبان 74,
14-  اطلاعات, 24 خرداد 74,
15- همشهري, 17 آبان 74 ,
16- همشهري, 23 مهر 74,
17- همشهري, 14 آبان 74,  

جمعه، دی ۰۳، ۱۳۸۹

”مشكلات برطرف شده...”دکتر کریم قصیم

                     ”مشكلات برطرف شده...”
                          (  سابقه و منابع آلودگي فزاينده هواي تهران )
كريم قصيم

  « بسياري از مشكلات تهران, به ويژه ترافيك نسبت به سالهاي گذشته برطرف شده است» - كرباسچي, شهردار وقت تهران, آبانماه 74, درگفت و گو با خبرنگاران خارجي
توضيح: از عمر اين گزارش فشرده كه مي خوانيد 15 سال مي گذرد. يكي از متون داخلي است كه كميسيون محيط زيست شوراي ملي مقاومت درسال 74جهت اطلاع مسئولان شورا تهيه كرده بود. اكنون اين متن, با تغييرات جزئي و عنوان تازه, انتشار بيروني مي يابد تا هموطنان در جريان قرار گيرند كه  بحران كنوني و مرگبار آلودگي هواي تهران و ديگر شهرهاي بزرگ ايران صرفاً به وضعيت وخيم  امسال و تراكم سموم ناشي از بنزين زير استاندارد فعلي برنمي گردد. «مشكل» عمدتاً زاده دوران ولايت فقيه و بخصوص سابقه دار دهه هاي سياه « ولايت خامنه اي» است. اكنون پَسگازهاي مصرف «بنزين آخوندي» درجه آلودگي هواي شهرها را در ظرف مدت كوتاهي  به شدّت بالابرده و هواي سمّي باعث مرگ دهها هزار نفر طي ماههاي اخير شده است.  ولي سابقه آلودگي شديد هواي تهران به قدمّت دوران خامنه اي و ناشي از بي كفايتي مزمن دولتها  در حل مشكلات مربوطه است. سال 72 اولين بار يك هيأت از كارشناسان ملل متحد درسفري به تهران اعلام كردند به لحاظ درجه ي آلودگي هوا «تهران آلوده ترين شهر جهان است».
هرسال چندهزار نفر به همين علت جان خود را از دست مي دهند.  اين پرونده تخريب و جنايت زيست محيطي رژيم سال به سال قطورتر شده و , شوربختانه, مرگ و مير ناشي از اين آلودگيها مرتب افزايش يافته. نه تنها امسال, بلكه دو دهه است كه آلودگي هواي تهران به واقع فاجعه از پيش اعلام شده اي بوده است. مسئوليت فجايع بي حد و اندازه, خسارات و لطمات بي شمار انساني و تخريب محيط زيست و هواي شهر و هستي دو نسل و دهها ميليون هموطن ساكن تهران و ديگر شهرهاي بزرگ بر دوش كل نظام خامنه اي و ”مسئولاني”  چون  رفسنجاني, خاتمي و البته پاسدار- لومپني چون احمدي نژاد و سركرده هاي زير مجموعه اينها بوده و هست.  روزي نه چندان دور  بايد جوابگوي ملت ايران و به ويژه شمار كثير مرگ و ميرها و آسيب ديدگان باشند.
اكنون و امسال با تكرار و تشديد فوق العاده آلودگي مرگبار هواي شهرها مواجه هستيم. بحران مزمني كه در طول دودهه و نيم گذشته= و نيز اكنون و امسال- , درواقع  ناشي از رويكردها و عدم رسيدگيهاي لازم دولتها بوده است, دولتهاي نظام قرون وسطايي ولايت فقيه. نظام غارتگر دغلكار و وحشي كه مخرّبتر از هر اشغالگرخارجي  منابع انساني ملت(نسل جوان) را به صلابه كشانده, محيط زيست ايران - اعم از آب و خاك و جنگل و هوا...  را در آتش تخريب و آلودگي, به نيستي سوق داده است.

                                           #   #    #

  سابقه آلودگي هواي تهران به نيمه دوم دهه پنجاه برمي گردد. مهاجرتهاي مداوم روستائيان به شهرها و افزايش سريع جمعيت تهران, افزايش  شمار اتومبيل شخصي, ماشينهاي باركشي و انواع موتور سيكلت – درعين حال استفاده از موتورهاي شديداً دودزا و بنزين سرب دار - ,  بالارفتن تعداد كارخانه هايي كه بدون هرگونه بررسي و كنترل زيست محيطي در داخل و حاشيه شهر مستقر مي شدند( به طورعمده در نوارغربي و جنوب غربي تهران), گسترش استفاده از وسائل خانگي نفت و گازوئيل سوز و .... رفته رفته هواي شهر تهران را سنگين كرد و به آلودگي كشاند.
مدتها پيش از آن كه محافل علمي داخلي و مراجع بين المللي به روند پيشرونده آلودگي هواي تهران توجه دهند, مردم , به تجربه روزمره خود در ترافيك سنگين شونده و تنفس هواي رفته رفته آلوده , عوارض «مشكل جديد» را حس كرده, بخصوص «مسأله ترافيك» سر زبان مردم افتاد. كارشناسان ايراني و اساتيد دانشگاهي هم شروع كردند به هشدار دادن و گزارش وضع آلاينده ها و آلودگي فزاينده هواي تهران.
 با اين حال, طرح وسيع اين معضل در رسانه ها و مطبوعات داخل اولين بار درپي سفري صورت گرفت كه اواخر تابستان سال 72توسط يك گروه علمي مركب از كارشناسان  بانك جهاني و سازمان بهداشت جهاني به تهران انجام دادند.
به دنبال اين سفر بود كه رسماً اعلام شد به لحاظ آلودگي هوا از نظر متخصصان بين المللي « تهران آلوده ترين شهر جهان است». اين ارزيابي تكان دهنده بود و توجه افكارعمومي را بيش از پيش برانگيخت. شايد درستر آن باشد كه وضعيت آلودگي هواي تهران و برداشت افكار عمومي را , به طور فشرده , با ذكر نقل قولهايي از مطبوعات و ”مسئولان” توضيح دهيم:
  « آمار پزشكي قانوني تهران حكايت از روند فزاينده مرگهاي زودرسي مي كندكه مستقيماً ناشي از افزايش برخي آلاينده ها در هواي پايتخت, به ميزان 10 الي 20 برابر استانداردهاي تعيين شده از سوي سازمان بهداشت جهاني است.» 1
مقاله ديگري , خبر فوق را تكرار و چنين نتيجه مي گيرد:
  « طبق گزارشهاي پراكنده پزشكي قانوني, مرگ زودرس در تهران غوغا مي كند» 2

درآن دوره تقريباً در كليه روزنامه هاي معروف داخل گزارشها و مقاله هايي راجع به وخامت وضع هواي تهران به چاپ مي رسد, ولي هيچ بررسي علمي و پژوهش مستند و آماري به طور وسيع در دسترس مردم قرار نمي گيرد. در مورد آمار و ارقام درست و قابل اتكاء نيز  هيچ مقام مسئولي دقيق به روشنگري نمي پردازد. كسي جوابگوي مشكلات نيست. تنها متن جدّي از آن زمان در باب آلودگي هواي تهران, كه به زودي شهرتي در افكارعمومي علاقمند به موضوع كسب كرد, يك جمع بندي فني و تخصصّي ( البته نه سياسي- اداري) است كه اواخر ديماه 72 توسط « گروهي از پزشكان متخصص, جامعه شناسان, دست اندركاران مطبوعات و رسانه هاي گروهي, كارشناسان محيط زيست و...», تحت عنوان « بيانيه هواي تهران- 72 », خطاب به ”هموطنان عزيز و شهروندان گرامي” انتشار يافت كه هشداري رك و روشن در بر داشت:
  « طبق اندازه گيريهاي انجام شده, بسياري از شاخصهاي آلودگي هوا در تهران به چندين برابر حداكثر مجاز خود رسيده و سلامتي ساكنان تهران را به حدّ نگران كننده اي در معرض خطر قرار داده است.» 3
درجاي ديگر به آمار و ارقام و برخي مطالب ديگر اين « بيانيه» مهم اشاره خواهيم كرد. فعلاً به مرور تقويمي مواردي از نظرات منتشرشده در آن زمان ادامه مي دهيم. يك استاد اقتصاد دانشگاه مي نويسد:
  « آلودگي هوا... به تدريج همانند امراض سهمگين چون وبا و طاعون, وضع بسيار نگران كننده و وحشتناكي به وجود آورده است. سكته هاي قلبي, سرطان پوست و ريه, تنگي نفس, خارش پوست, كم اشتهايي و سردرد, و مهمتر از همه نارحتيهاي روحي و رواني... و طبق نوشته روزنامه ها مرگ زودرس هم در تهران افزايش چشمگيري پيدا كرده است. اما مسئولين تنها به دادن هشدار و توصيه به بيرون نيامدن از خانه اكتفا كرده اند.»4

نويسنده سطورفوق درضمن مقاله اش يادآوري مي كند كه موضوع « آلودگي هواي تهران» را به عنوان درس ترم تحصيلي و سمينارهاي اقتصادي براي دانشجويان برنامه ريزي كرده است زيرا خسارات وارده از اين بابت سر به ميلياردها مي زند و « خطركشنده و بالفعل آلودگي هوا... دشمن شماره يك جامعه است»!
درشماره مهر- آبان73  مجله پيام امروز هم مقاله اي با پرسش « نبايد از اين شهر فراركرد؟ » چاپ مي شود. نويسنده مطلب مكررّ اظهار نگراني مي كند:
  « تهران به لبه پرتگاه حيات قرار گرفته است, اما كسي به فكر آن نيست.»
دو ماه بعد حتي روزنامه كيهان نيز, تحت عنوان « هشدار, آلودگي هواي تهران از مرزبحران مي گذرد»  به همين موضوع حادّ مي پردازد.
مقارن اين احوال است كه بالاخره مسأله به جلسات مجلس رژيم مي كشد و عاقبت يك طرح به نام « نحوه جلوگيري از آلودگي هوا» در جلسه روز 13 آذر 73 مورد بحث قرار مي گيرد.
در اواخر ديماه 73 « همايش بزرگ مبارزه با آلودگي هوا» تحت عنوان «دل درهواي پاك» , به مناسبت سالگرد انتشار همان « بيانيه هواي تهران-72» برگزار مي شود. جالب آنست كه مسئولان تراز اول محيط زيست كشور و تهران, بخصوص كسي كه در جريان بحث يكساله بيش از هر مقام ديگري مخاطب انتقادات بوده ( كرباسچي, شهردارتهران), جملگي در اين همايش به عنوان صاحب مجلس پشت تريبون رفته, خود تندترين سخنها را در شرح مصيبت آلودگي هواي تهران بر زبان مي آورند. در گزارش مطبوعات از اين همايش و سخنرانيها چنين مي خوانيم:
  « آقاي منافي, رئيس سازمان حفاظت محيط زيست [ومعاون رفسنجاني]... علت اصلي آلودگي هواي شهرهاي بزرگ ايران و به ويژه تهران را , عدم برنامه ريزي و مديريت صحيح سازگار با اصول شهرسازي دانست.» 5 
مسئول بعدي, مهندس سيادت موسوي, معاون حمل و نقل و ترافيك تهران چنين مي فرمايد:
  « آلودگي هواي تهران, متأسفانه, افزايش يافته و ميزان گازهاي خطرناك در هواي اين شهر در برخي روزها تا 90 برابر حدّ مجاز است و اين آلودگي زندگي همه و به ويژه كودكان را در معرض خطر جدّي قرارداده است.» 6
و... كرباسچي, شهردار وقت تهران, پيچ ”انتقاد” را بالاتر مي كشد و از  ديگر” مسئولان” سبقت مي گيرد:
  «آلودگي هواي تهران از مرز خطرگذشته و خونها و جانهاي مردم را هدف قرار داده است. امروز ديگر بحث هشدار و اخطار نيست, بحث حفظ دماء و انفس مسلمانان است.» 7

البته معناي موضعگيريهاي « مسئولان» روشن بود: اين حرفها از يك سو مصرف خارجي داشت, مي خواستند ”مواضع” را به رخ ملل متحد بكشند و كمكهاي مالي و كارشناسي مربوطه را دريافت كنند, واز سوئي مصرف داخلي, كه خودشان سكاندار «نقد و اصلاح» بمانند و به جناح مقابل فشار آورند ولي در عين حال نگذارند « غيرخوديها» و بخصوص دانشگاهيان دلسوز وارد صحنه شوند و در يك موضوع حادّ مدني َعلَم انتقاد را به دوش كشند. وگرنه كه مي بايست ابتدا حساب حيف و ميل در بودجه هاي مترو, تخريب و نابودي چنارهاي تهران و « ُبرجسازيها» ي بي رويه ولي سود آور, يا انبوه كارهاي نكرده را به مردم انگشت به دهان پس مي دادند و مسئوليت بحران و تخريب و آلودگي در حوزه كاري خود را به دوش مي گرفتند. نخير, آنها دريده از آن بودند كه خود به انتقاد كننده تبديل نشوند!
چندي بعد, طرح قانون « نحوه جلوگيري...» در مجلس آخوندي تصويب و پس از تغييراتي توسط شوراي نگهبان در تاريخ 27 ارديبهشت 74 به امضاي رفسنجاني رسيد و ابلاغ شد. از اين به بعد ديگر كسي آن انتقادها و خواسته هاي تند وتيز را از دهان « شهردارتهران» نشنيد, برعكس.

منابع اصلي آلودگي هواي تهران
مهمترين منشأ آلودگي هواي تهران و ديگر شهرهاي بزرگ, فرآيندهاي سوخت فسيلي, به ويژه احتراق و سوخت ناقص نفت و بنزين و گازوئيل و گاز و ذغال سنگ و... است. از آن جا كه بيشترين حجم و مقدار مواد سوختي توسط خودروها – اعم از اتومبيلهاي شخصي/ دولتي, اتوبوس, تاكسي, باركشها / تريليها , موتورسيكلت و... مصرف مي شود و درضمن, بنا به بررسيهاي گوناگون, كهنه ترين تكنولوژي و فرسوده ترين موتورهاي محرّكه نيز در همين گروه هستند, بنابراين بيشترين حجم و مقدار پس گازهاي آلوده ( مركب از اكسيدهاي كربن, هيروكربنهاي نسوخته, اكسيدهاي ازت, اكسيدهاي گوگرد, سرب, ذرات معلق و...), يعني حدود 70- 80 درصد آلودگيها,نيز از همين منبع وارد هواي تهران مي شود. بعد كارخانه ها و گازهاي خروجي صنايع هستند كه قريب 20 درصد آلودگيهاي تهران را به وجود مي آورند و در مرحله سوم نيروگاهها و وسايل خانگي هستند كه حدود 10 درصد آلودگي را موجب مي شوند:
  « درحال حاضر بيش از 3 ميليون خودرو داراي نقص فني در تهران مشغول آلوده كردن هواي تهرانند.» 8
دروهله نخست شمار ميليوني خودروها جلب توجه مي كند, ولي بايد درنظرداشت كه تعداد خودروها در تهران در قياس با اكثرشهرهاي پرجمعيت دنيا(در غرب) نسبتاً پائين است. مثلاً در لوس آنجلس (سال 72) با جمعيتي حدوداً به اندازه تهران بزرگ (14 ميليون) بيش از ده ونيم ميليون خودرو درحركت اندو با وجود اين از نظرآلودگي هوا وضعش به مراتب بهتر از تهرانست. بنابراين, دركنارتعداد خودروها در تهران, مي بايد به داده هاي مهم ديگر هم توجه داشت:
·       تكنولوژي كهنه خودروها - بررسيهاي مكرر نشان داده اند بيش از 90 درصد از ناوگان خودروهاي تهران موتورهايي دارند با تكنولوژي كهنه 30 ساله. اين اتومبيلها كه حتي نو و صفركيلومترشان نيز به لحاظ ايمني, نوع احتراق و مصرف سوخت و ديگر مشخصات فني در استانداردهاي ترافيك مجاز (درغرب) بكلي از دور خارج مي شدند. اهل فن نوشته اند:
 « به طوريقين اگر روش معاينه فني كشورهاي پيشرفته در مورد اتومبيلهاي قديمي و حتي نو دركشورمان اجرا شود,هيچ يك از اين خودروها درآزمون موفق نخواهندشد.» 9
·       فرسودگي بيش ازحدّ خودروها – استانداردهاي جهاني عمرمفيد اتومبيل سواري را به طور متوسط 8 سال (معادل 160هزاركيلومتر) مي دانند, درحالي كه اكثر خودروهاي تهران قريب دوبرابر اين ميزان كار كرده اند و به همين نسبت نيز وضع احتراق موتور, ضريب توليد گازهاي آلاينده آنها بدتر و بيشتر است.
·       مصرف بنزين سرب دار - سالهاست كه در اغلب ممالك پيشرفته بنزين بي سرب به بازار آمده و از اين نظر گام مهمي در جهت پاكيزه كردن هواي شهرها برداشته شده است. اما درايران: «ميزان سرب دربنزين بسيار بالاست. همين طور درصد گوگرد در سوخت ديزل هم فراتر از استانداردهاي بين المللي است.» 10
·       سفرهاي شهري زياده از حدّ – برآوردشده كه در تهران هروسيله نقليه روزانه 40 الي 50 كيلومترپيمايش و تردد دارد. يكي از شاخصهاي نابساماني وضع شهر و ترافيك تهران همين شمار فوق العاده سفرهاي شهري است. البته نابساماني اقتصادي/ اجتماعي, آشفتگي و تعدد غيرعادي مراكز اداري, چند شغله بودن ناگزير شمار كثيري از شهروندان و فاصله هاي زياد ميان محل كار و محل زندگي و سرويسهاي گوناگون شهري... مي تواند علل پيمايش غيرعادي خودروها را نشان دهد, ولي نتيجتاً  از نقطه نظر تراكم آلودگيها مشكل آفرين است. دولتها و مسئولان ممالك پيشرفته دنيا پيوسته كوشيده اند امكانات حمل و نقل و ترافيك عمومي شهري را در جهت كاهش تردد موتوريزه و كم كردن شمار سفرهاي شهري سازمان دهند(غيرمتمركز كردن اداري,گسترش شبكه مترو- قطارهاي شهري, گسترش خطوط اتوبوس, مسيرها و امكانات تردد با دوچرخه و...). وضع و اجراي قوانين و طرحهاي كنترل و كاهش آلودگيهاي شهري- ازجمله آلودگي هوا- پيوسته ميزاني براي پيشرفت و ترقي شهرها بوده است. در ايران وضعيت اين پارامترها معكوس شده:
  « كل سفرهاي شهري درتهران تخميناً روزانه5/ 17 ميليون سفرشهري است.»11
البته به رقم مزبور بايد سفرهاي انجام شده توسط 700 هزار موتورسيكلت را هم, كه روزانه حدود 3 ميليون سفر شهري مي شود, افزود:
  « در تهران 400 هزار موتورسيكلت مجاز تردد مي كند – كه گفته مي شود اگرتعداد موتورهاي غيرمجاز را نيز به اين رقم بيافزاييم, اين رقم به 700 هزار بالغ مي شود.» 12

·       فقدان مهندسي ترافيك – مهندسي ترافيك يعني برنامه ريزي, طرّاحي و بهره برداري از شبكه ارتباطات شهري- بين شهري, ترمينالها و اراضي مجاورآنها, ارتباط سيستمهاي مختلف حمل و نقل با هدف دستيابي به حركت و جابه جايي سريع و سالم, با صرفه و راحت انسان, كالا و اطلاعات در عرصه شهر, بين شهرها و كل كشور. متأسفانه مهندسي ترافيك در ايران نقش ناچيزي داشته است:
   « سهم مطالعات ترافيك در مطالعات طرح جامع شهرسازي ما تاكنون كمتر از 5 درصد بوده است. استانداردجهاني اين سهم را به طور متوسط 30 درصد و حتي در موارد ويژه تا 70 درصد تعيين كرده است... تهران به خاطرشرايط نامطلوب سامانه ترافيك و رفت وآمد شهري تاكنون در تمام جهان به عنوان شهري بيمار شهرت يافته است.» 13
كاستي مهندسي ترافيك شهري عواقب سنگين دارد. يكي از اينها مشكل معروف «ترافيك سنگين تهران» است, با راهبندانها, آشفتگيهاي مزمن شبكه رفت و آمد شهري, اتلاف شديد سوخت و تراكم پس گازهاي سمّي.

حال اگر به پنج پارامتر مهم فوق الذكر, علل دوام و حتي وخامت آنها توجه كنيم, درمي يابيم كه موجب اصلي آلودگي هواي تهران و ديگر شهرهاي بزرگ ايران همانا درسياست و فقدان سرمايه گذاريهاي لازم, در نبودكفايت / مديريت/ الگوي كار, در نوع اقتصادشهري... دريك كلام در دولت و نظام و سمتگيري بينش و روش كاري آن نهفته است.
[ تصميم براي توليد ”شبه بنزين” كنوني نيز از همين نظام/دولت و سياستهاي مربوط به سرمايه گذاريها و الويّتهاي آن ناشي شده] 

آلاينده هاي اصلي هواي تهران- مقايسه با استانداردهاي بين المللي
بررسيهاي دقيق ممالك پيشرفته مي گويند در هواي شهرهاي بزرگ حدود هزار ماده ناسالم براي بيولوژي انسان وجود دارد كه از بين آنها پنج ماده به طور مرتب كنترل مي شوند, زيرا جزو شناخته شده ترين و البته خطرناكترين گازها و مواد رايج در هواي آلوده هستند.  براساس برآوردهاي انجام شده در تهران ميزان انتشار روزانه  اين آلاينده ها توسط پس گاز خودروها به صورت زير است:

نام ماده آلاينده                 آمار مجله پيام امروز/مهروآبان73             آمارروزنامه رسالت14 آذر73
مونو اكسيد كربن                        - , 3000  تُن         - , 5200 تن
اكسيدهاي ازت                     120  تن                 183  تن  
هيدروكربنها                  450 تن                  750 تن
دي اكسيد گوگرد               30 تن              432 تن
سرب                      2 تن                     5 تن


ما آمار و ارقام فوق را عمداً به نقل از دو منبع مطبوعاتي تقريباً همزمان ذكر كرديم كه در ضمن اغتشاش و اختلاف فاحش در اين موارد را هم نشان دهيم. قدرمسلم آنست كه اين آمارها جمگلي بر اندازه گيريهاي نمونه وار و يا برداشتهاي تخميني مبتني هستند. همان طور كه در ستون مربوط به «پيام امروز» ارقام كمتري مي بينيم, مي توان به كيهان, مثلاً مورخ 5 دي73 مراجعه كرد و آمار سنگينتري نسبت به ستون روزنامه رسالت يافت! جالب است كه خود اين اعداد و ارقام ستون « رسالت» نيز عينهو رونويسي از آماري است كه در آن «بيانيه هواي تهران- 72» آمده بودند و دست كم يك سال كهنه اند! تنها پس از مدتها مطالعه و مرور مجموعه روزنامه هاي رژيم و بررسي و مقايسه آنها با متون جدّي تر مي توان حدوداً به ميانگينهاي قابل اتكا دست يافت. در مورد ميزان انتشار روزانه آلاينده هاي مهم هواي تهران, ما ارقام و توضيحات همان «بيانيه» را مبنا مي گيريم و كمي خلاصه مي آوريم:
  « هر روز در شهر تهران متجاوز از هشت ميليون ليتر بنزين و دو ميليون ليتر گازوئيل به صورت ناقص ... به وسيله وسائل نقليه سوزانده مي شود... طبق اندازه گيريهاي انجام شده در تهران تراكم گاز مونو اكسيد كربن به كرّات به حدّ 50 جزء در ميليون(PPM )مي رسد ,در حالي كه بر اساس معيارهاي سازمان بهداشت جهاني بالاترين حدّ مجاز اين گاز 9 جزء در ميليون جزء هواست. حداكثر مجاز هيدروكربنها نيز كه از ديگر شاخصهاي آلودگي هواي شهري هستند و به صورت دودي آبي رنگ از اگزوز موتورسيكلتها و اتومبيلهاي سواري خارج مي شود 24/0 PPM  براي متوسط 3 ساعت و 05/0 PPM براي متوسط ساليانه اعلام شده است. اما درتهران, متأسفانه اين رقم تا 9/22 جزء درميليون, يعني بيش از 90 برابر حدّ مجاز بالا رفته است. همين طور است آمار در دسترس براي آلاينده هاي خطرناك ديگر, مانند سرب, اكسيدهاي گوگردو ازت, ماده سرطانزاي بنزول. دراكثر موارد ارقام از محدوده قابل تحمل براي زندگي انسان بسيار فراتر رفته است...
در بين انواع آلاينده هاي هواي شهري كه برقلب و سيستم گردش خون اثر مي گذارند, مونو اكسيد كربن آثار و عواقب آشكارتري نشان داده است... اين گاز 200 برابر سريعتر از اكسيژن با هموگلبين خون تركيب مي شود, توليد كربوكسي هموگلبين مي كند و نه تنها با اتصال به هموگلبين مانع از چسبيدن اكسيژن بدان مي شود, بلكه مانع آزادشدن اكسيژن از اكسي هموگلبين باقيمانده نيز مي شود.... حوادث عروقي نظير انفاركتوس قلبي افزايش مي يابد.....»

اين بيانيه به تاريخ ديماه 72 انتشار يافت و يك سال بعد, چنانچه در ابتداي اين گزارش آورديم, به شهادت مواضع ”مسئولان” مربوطه وضع وخيمتر شده بود! ظاهراً همين وخامت موجب تدوين و تصويب و ابلاغ « قانون نحوه جلوگيري از آلودگي هوا» در ارديبهشتماه 74 بود. اما مطالعه مفاد قانون مذكور نشان مي دهد كه به لحاظ نتايج قابل انتظار , قانون مذكور َسقط شده به دنيا آمده است. چرا كه نه به بنيادهاي وضعيت فوق توجهي دارد, نه راه حلّي براي رفع مشكلات موجود – تكنولوژيهاي كهنه, خودروهاي فرسوده, سوخت پست بد كيفيّت و....-  ارائه مي دهد. تازه معلوم نيست اين قانون در چه زماني آييننامه اجرايي پيدا مي كند. فعلاً تصويب اين « قانون» بيشتر فايده تبليغاتي داخلي ( مشغول كردن مردم ناراضي) و نيز مصرف خارجي دارد (دريافت ”تسهيلات ارزي برنامه زيست محيطي ملل متحد”).
تأمل انگيز است كه بلافاصله پس از تصويب و ابلاغ آن, ناگهان گزارشها و نوشته هاي انتقادي و آمار و ارقام مربوطه بكلي از صفحات مطبوعات و گزارشهاي رسانه ها رخت بربستند. هنوز يك ماه از اين ماجرا نگذشته, « رياست عالي سازمان محيط زيست كشور» يعني شخص هاشمي رفسنجاني , رئيس جمهور وقت رژيم, افاضه كلام نمود كه :
  « دولت توانسته است با اجراي طرحهاي مختلف [؟] , با كنترل صنايع مزاحم و مخرّب زيست, با جايگزيني نوع سوخت و ايجاد فضاي سبز, علاوه بر كاهش آلودگي, درمصرف انرژي و سرمايه هاي ملي نيز صرفه جويي كند....» 14

چند ماه بعد, كرباسچي شهردار وقت تهران هم , به همان رويه رئيس اش, اين بار با خبرنگاران خارجي به گفت و گو نشست و از «برطرف شدن مشكلات »حكايت گفت:
  « بسياري از مشكلات تهران, به ويژه ترافيك نسبت به سالهاي گذشته برطرف شده است ... طي سالهاي اخير بخش قابل توجي از منابع آلوده كننده هواي شهر, شامل كارگاههاي صنعتي, تحت كنترل قرار گرفته است....» 15

اما همان موقع نيز دم خروس از لابلاي مطبوعات خودشان ديده مي شد:
  « امروز تهران از جمله شهرهايي است كه از بسياري دود ودم و آلودگي هوا حتي توقف كوتاه در آن نيز تندرستي را به خطر مي اندازد.» 16

« كارشناسان محيط زيست مي گويند آلودگي هواي تهران شدّت يافته است. » 17
  ادامه دارد
ضميمه
ارگانهاي مسئول در رابطه با آلودگي هوا و ترافيك تهران:
رياست عالي سازمان محيط زيست كشور: رياست جمهوري وقت جمهوري اسلامي
سازمان حفاظت محيط زيست
شهرداري تهران
معاونت حمل و نقل و ترافيك شهرداري تهران با سازمانهاي زيرمجموعه اش:
-      سازمان حمل و نقل و ترافيك تهران,
-      سازمان مديريت و نظارت بر تاكسيراني تهران,
-      سازمان ترمينالها,
-      ستاد مركزي معاينه فني خودروها,
-      شركت كنترل ترافيك تهران,
-      شركت واحد اتوبوسراني تهران و حومه,
-      پروژه اتوبوس برقي,
-      شركت علائم راهنمايي و فني ايران,
-      شركت كيفيت هواي تهران,

منابع و توضيحات
1- از مقدمه گزارش تفصيلي مندرج در ماهنامه ”صنعت حمل و نقل” ديماه 72 , تحت عنوان « رودرروي مرحله اخطار».
2- مقاله « زندگي در تهران به سمت ناممكن مي رود», مجله ” جامعه سالم”, شماره 14,  اسفند72,
3- همان جا, ماده دوم از بند يك بيانيه,        
4- يك استاد دانشگاه, روزنامه سلام, 10 ارديبهشت 73, 
5- اطلاعات, 24 ديماه 73,
6-  همان جا, 6و7
8- روزنامه همشهري, 4 دي 72, بگذريم كه آمار و ارقام در ايران خود باب خاصي دارد! يك سال بعد آن رقم 3 ميليون خودرو   به رقم ديگري , در روزنامه متفاوتي, تبديل شد:
  « درشهر تهران حدود 2 ميليون ماشين و 400 هزار موتورسيكلت وجوددارد.»- كيهان,5 دي 73,
9- ماهنامه صنعت حمل ونقل, شماره 125/1372 ص 73,
10- همان جا, ص 7,
11- همان جا,
12- كيهان, 5 دي 73,
13- همشهري, 18 آبان 74,
14-  اطلاعات, 24 خرداد 74,
15- همشهري, 17 آبان 74 ,
16- همشهري, 23 مهر 74,
17- همشهري, 14 آبان 74,